۱۳۸۹/۱۲/۲۶

هفت سین


بنا بر اطلاعات دانشنامه ایرانیکا تاریخچه این سنت مبهم است. در یک دوبیتی نسبتا متاخر آن را از زمان کیانیان بصورت هفت شین دانسته که شامل مواردی چون (شهد، شیر، شراب، شکر ناب، شمع و شمشاد) می‌شده‌است.

روز نـــــــوروز در زمــان کیـان

مـــی‌نهـــادند مـــردم ایــــــران

شهــد و شیر و شراب و شکر ناب

شمع و شمشاد و شایه* اندر خوان

* بر وزن سایه به معنای میوه، ثمر

گفته می‌شود که شراب پس از اسلام و به دلیل باورهای اسلامی، جایش را به سرکه داده‌است و هفت شین به هفت سین تبدیل شده‌است، حال آنکه واژهٔ شراب، خود پس از اسلام به ایران وارد شد و پیش از آن در فارسی از «می» بدین منظور استفاده می‌شده‌است. («شهد» و «شراب» هر دو واژه‌هایی عربی هستند).

در پیرامون هفت‌سین و دیرینگی آن نظریات بسیاری آورده‌اند. از آن جمله ابوریحان بیرونی سابقه‌ی هفت‌سین را به زمان جمشید می‌رساند:
"
چون جمشید بر اهرمن که راه خیر و برکت و بارش باران و سبز شدن گیاهان و نعمت و فراوانی را بسته بود، پیروز شد، دوباره خیر و برکت و نعمت باران و سبز شدن گیاهان و شروع شد و هر کشتزار و شاخه و درختی که خشک شده بود، سبز و تازه شد و به همین جهت مردم گفتند «روز نو» یعنی روز نوین و دوری تازه. پس هر کس از راه تبرک و یادمان، در این روز در ظرفی جوکاشت، سپس این رسم در ایران پایدار ماند که برای روز نوروز مردم در هفت‌ ظرف، هفت نوع از غلات را کاشته و سبز می‌کردند و از رویش و نمو این غلات، خوبی و بدی محصول و کشت و کار را در سالی که پیش رو داشتند حدس می‌زدند».

علت این که چرا به این سفره "هفت‌سین" می‌گفته‌اند، دکتربهرام فره‌وشی می‌نویسد: در روزگار ساسانیان قاب‌های زیبای منقوش و گران بهایی از جنس کائولین از چین به ایران آورده می‌شد و یکی از کالاهای ارزشمند بازرگانی چین و ایران، همین ظرف‌هایی بود که بعد‌ها به نام کشوری که از آن آمده بود نام‌گذاری شد و به نام "چینی" و به گویش دیگر به صورت "سینی" و به شکل معرب "صینی" در ایران رواج یافته است.
چینی یا صینی یعنی منسوب به "چین" یا "سین" و نام سین یا چین از واژه‌ای آمده است که در اصل نام سلسله‌‌ی پادشاهی چین است. در ایران برای تمایز بین ظرف‌های مختلفی که از چین آورده می‌شد، آن که از فلز ساخته می‌شد به نام "سینی" و آن که از کائولین ساخته می‌شد به نام "چینی" رواج یافت. در آیین‌ نوروزی برای چیدن خوانِ نوروزی از همین ظرف‌های منقش بسیار نفیس که از چین آورده شده بود و نوع مرغی آن هنوز در ایران بهای زیادی دارد، بهره می‌گرفتند و این ظرف‌ها را پر از نقل و قند و شکر و شیرینی می‌کردند و آن‌ها را به عدد هفت امشاسپند بر سر خوان‌های نوروزی می‌گذاشتند و از این رو خوان نوروزی به نام هفت سینی یا هفت قاب نام گرفت و بعد‌ها با حذف یاء نسبت به صورت هفت‌سین در آمد و هنوز در برخی از روستا‌ها به صورت "هفت‌سینی" تلفظ می‌شود. معمولاً به نام هر یک از امشاسپندان، یک قاب منقش بزرگ "سینی" نهاده می‌شد در قاب‌های دیگر چیزهای دیگر و آن‌ها را در پیرامون خوان می‌گذاشتند.»

اما آنچه که در این سفره قرار می‌گیرد، باید دارای شش ویژگی زیر باشد:

1. پارسی باشد

2. با بند واژهٔ «س» آغاز شود

3. ریشهٔ گیاهی داشته باشد

4. خوردنی باشد

5. اسم مرکب نباشد.نام آنها از واژههای ترکیبی ( مانند سبزیپلو، سیر ترشی، سیب زمینی و مانند آنها) ساخته نشده باشد

6. برای بدن نافع و سودمند و دارای خاصیت باشد.

با نگرش به آنچه که آمد، شگفتی بزرگیست که در بیست میلیون واژه‌های پارسی، نمیتوان هشتمی را برای هفت سین‌های نوروزی پیدا کرد که دارای این شش ویژگی باشند.بنابراین هر آنچه که دارای این ویژگی‌ها نباشد - اگر چه با بندواژهٔ «س» هم آغاز شده باشد - نمی‌توان جزء هفت سین به حسابش آورد. در زبان پارسی، تنها هفت چیز هستند که این ویژگی‌ها را دارا هستند:

1. سیر : نماد اهورامزدا

2. سیب: نماد فرشته سپندار مذ، فرشته زن، باروری و پرستاری است.(اسفند)

3. سبزی:نماد فرشته اردیبهشت و نماد زندگی دوباره است.

4. سنجد : نماد فرشته خرداد و نماد عشق است.

5. سرکه: نماد فرشته امرداد و نماد صبر و شکیبایی و جاودانگی است.

6. سمنو : نماد فرشته شهریور و نماد خواربار است.

7. سماغ: نماد فرشته بهمن و نماد باران یا رنگ طلوع خورشید است.(بدانید که سماغ واژه پارسی است و نباید با بندواژه "ق" نوشته شود و سماک نام نژاده آن است.)

کلمات مرکب مانند سیب زمینی و سیرترشی و کلماتی که مربوط به غیر روییدنی خوراکی مانند سپند، سنبل و سکه و ... باشند در این محدود قرار نمی‌گیرند و جز سین‌های اصلی شمارش نمی‌شوند.بر این پایه: - سنبل (نه خوراکی است نه پارسی) تازی است - سکّه (نه خوراکی است نه پارسی) تازی است - سماور (نه خوراکی است نه پارسی) روسی است. همچنین سوزن و سیخ و سه پایه و مانند اینها.

هرچند که در سفرهٔ هفت سین باید به هرحال هفت جزء که با آوای «سین» آغاز می‌شوند (نمادی از «سپنتا») چیده شود، ولی برای زینت و چیدمان دلپذیرتر سفرهٔ هفت سین، تقریباً همهٔ خانواده‌های ایرانی اجزاء دیگری هم در سفره می‌چینند که هر کدام دارای نماد و سمبل و فلسفه و طرز اندیشیدن نیاکان ماست

به طور معمول "بالای سفره آینه‌ای می‌گذارند که نشان جهان بی‌پایان است که بارگاه یزدان در آن است، در اطراف آینه یک یا چند شمع می‌گذارند یا چراغ که آن را خاموش نمی‌کنند و اغلب تعداد شمع‌ها رابطه‌ای با تعداد اطفال خانواده دارد که آتش یا شعله‌ای افروخته در خوان نوروزی، نمونه‌ای از آتش مقدس است.روی آینه، تخم‌ مرغی می‌گذارند که مظهری از تخمه و نژاد و آفرینش آدمی است و جلو آینه مشتی گندم به نشانه‌ی "روزی" ‌می‌پاشند، کتاب - به نشانه تمدن و خردورزی: دیوان حافظ و شاهنامه و (برای مسلمانان معمولا قرآن)، کاسه‌ای از آب که پرتقال یا نارنج در آن غوطه‌ور است (به نشانه زمین در فضا) و . . .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر