۱۳۸۹/۲/۲۷

داستانهای روزمره


هفته سوم از ماه پنجم
تیک تاک! تیک تاک!
این صدا تو رو یاد چی می ندازه؟ هیچ وقت شده که همه صداها رو از خودت دور کنی و فقط به صدای تیک تاک عقربه های ساعت گوش کنی و بعد از چند دقیقه به اون نگاه کنی؟ باورت می شه زمان چقدر زود می گذره؟ باور می کنی که ما چقدر زود و سریع بزرگ می شیم؟‌ به همین آسونی و به همین راحتی، ما هر لحظه داریم بزرگ و بزرگتر می شیم! ولی آیا واقعا بزرگ می شیم و آيا گذر این لحظه ها و ثانیه های به این با ارزشی رو درک می کنیم؟ یک لحظه تصور کن که این بزرگ شدن قابل دیده شدن بود، مثلا هر لحظه که زمان می گذشت قد ما بلندتر می شد یا ریش و موهامون رشد می کرد یا موهامون سفید تر میشد! می دونی چقدر وحشتناک و ترس آور می شد؟!
اون وقت هر لحظه رو احساس می کردیم و گذر ثانیه ها باورمون می شد. ولی حالا تو بی خبری و خوش خیالی خودمون غوطه وریم همه ش فکر می کنیم وقت داریم و عجله ای نیست! مثل اسکارلت تو فیلم بر باد رفته می گیم " فردا هم هست!!" ولی باور کن من عجله و رشد شتاب زمانو تو سبز شدن دیوار روبروی کافه می بینم و تلنگر ثانیه ها و لحظه ها رو برای بزرگ شدن حس می کنم! هر صبح درسته که یه طلوع جدید و یه شروع تازه س اما ما رو یه قدم و یه روز از زمانی که برای زندگی کردن - نه تنها "به زندگی فکر کردن" - داریم دور می کنه و ما زمان کمتری برای لمسِ بودن داریم! لحظه های بی بازگشت با هر تیک تاک ساعت می رن و ما بدون درک زندگی، لحظه های زندگی رو به فردا و فرداهای دیگه موکول می کنیم و امروز نقدی رو که در دست و پیش رو داریم به سادگی و سهل انگارانه از کف می دیم و دل به فردایی خوش می کنیم که شاید نباشه! اگر چند روز به یک گیاه یا حتی علف و حس زندگی اون نگاه کنیم یاد می گیریم که هر لحظه زندگی کنیم و از این فرصت لذت ببریم و دل به فردا نسپاریم که نمی دونیم آیا هست یا نه!؟ زمان همون قدر که می تونه طولانی باشه، می تونه خیلی هم کوتاه باشه! چیزی که ما از اون مطمئنیم زمانه حاله که در دستمونه و باید این لحظه رو خوب، شاد و با رضایت بگذرونیم. یادمون نره که روزهای شاد و پر بار از لحظه های شاد و پربار سرشارن و زندگی موفق نتیجه روزهای و لحظه های موفقه! پس بیا از همین لحظه به تیک تیک ساعت یه جور دیگه گوش بدیم و یه جور دیگه به زندگی و درک لحظه نگاه کنیم.

فریده عصاره

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر